" وی پاورچین پاورچین وارد پنل مدیریت خود میشود"
سلااااا
" دمپایی ابری به صورتش برخورد میکند "
بذار بگم اول 😐
اهم خب من گفتم پست میذارم هیهی نه؟
_ بله عرض کردید و بعدش محو شدید:/
خب ببینید مدرسه من یک مدرسه ایه که فکر میکنه ما تراکتوری چیزی هستیم :))))))))))
و عین چی بهمون تکلیف میدن و امتحان میگیرن 😀💔
و ی هفته در میون آزمون قلم چی دارم و هفته پیش مسابقه داشتم =/
واگرنه من آدم محو شدنم؟
_ تابستون گلی به سر ما نزدید هاا
"سکوت "
اهم گذشته ها گذشته بیاین فعلا ادیتای گل منو ببینید 😌
میدونم میدونم دفعه اولم بود به روم نیارید :)
یو کن استیل اندر مای آمبرلا TT~~TT
اهم هیچ ربطی به سکانس نداره ولی خودم دوسش دارم 😌#خودشیفتگی
یکدونه دیگه هم هستا
" وی در گالری اش خرت و پرت ها را کنار میزند "
اهاااا یافتَمَششششش
تادااااا 🤌🏻😌
یکی رو پیدا کنید اینجوری براتون ادیت بزنه😌روش منبع هم نزنه 😌💔
اوکی
خب بای
-نری محو شی جناب
هعی :-)
"وی در مه گم میشود "