آزادی p5

 


سلاااااااااااااااام
وقتی دیدت نسبت به پروف سم‌ت تغییر می کنه*
ایشالا پست بعدیم که قراره به زودیه زود بیاد پروفو عوض می کنم
😐👌

خب بچه ها... 
فینلیییییییییییییییییییییییییی آی رایت ایتTT
حالا یجور میگم انگار پارت پایانیه:||
اهم، امروز دوشنبه‌س._.
و پسفردا هم... *هعی:|||😂
بنظرتون پارت پایانی رو توی دوشنبه می ذارم یا چهارشنبه؟._.
خیلی حرف نمیزنم کیدز
یو نو دیگه؟ 
اشاره به ادامه مطلب*


 

Read more

[ دوشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۱ ] [ 14:59 ] [ Elina ] [ ]
آزادی p4

پروف سم*

سلااام

خوبین خوشین سلامتین؟ سلاااااامت باشین*-*💛

اینجا بارون میاد بدجور😐

یعنی بارون خوبه هاااا ولی... بارون ملایم خوبه.. نه رگباری که قراره سیل بشه😐✋️

اگه دیدین چند وقتی نیومدم یعنی سیل بردتم😐🥲😂

 

نت ضعیفهಥ_ಥ

خب دیگه...

برین ادامه

Read more

[ چهارشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۱ ] [ 22:0 ] [ Elina ] [ ]
مینی کمیک ?will you accept my rose

سلاااااامممم

پرت شدن صندلی از بیخ گوشش*

خیلی خب خیلی خب... 😐🌪

?Will you Accept my rose= رز من رو قبول می کنی؟

سلام خوبین خوشین...

سلامت باشین*-*

از اسم کمیک حتی می تونین بفهمین کمیکش کیوته یاع🥲😍😂👌

اوکیییییی

زیاد حرف نمیزنم، بفرمایین ادامه فرزندان...

Read more

[ دوشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۱ ] [ 16:51 ] [ Elina ] [ ]
آزادی p3


سلاااممم
خب این سری...
من حرفی ندارم._.
خیلیییییی عقبیم
فاز معلم گرفتن*
بچه ها زیاد معطل‌تون نمی کنم
هدایت کردن خوانندگان به ادامه مطلب*


پست بعدی:چالش اُر کمیک

Read more

[ چهارشنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۱ ] [ 13:42 ] [ Elina ] [ ]
آزادی p2

وقتی داری با عجله پروف می ذاری*
آزاد شدم آزادم ننه، ایشالا آزادی... اهمممممممم
از فاز آهنگ در اومدن*
میگم خواهرا، احیاناً شما اسم این داستانو می بینین یاد این آهنگه نمیوفتین؟.____.
شرط می بندم این آهنگه تو ناخودآگاهتون پلی میشه، ام آی رانگ؟😐😂
اوکیی اوکی...
اینو سریع می‌ذارم و میرم
لتس گو*-*

 

Read more

[ چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۱ ] [ 23:31 ] [ Elina ] [ ]
فن آرت🌙🌸

پروف عشقه*
کروات صاف*
کت وشلوار*
کفش نقره ای..*
سلااا..

برخورد کفش کهنه با دماغ*

سلام😐🥲

همه: مظلوم نگیر🔪😐

بذارین تو دو کلمه توضیح بدم:

نت ، نداشتم😐

تا یک هفته هست که نت نداشتم( صد و یک راه و روش برای  زنده ماندن بدون نت، رایتر: الینا)

پلیزززز فورگیو می🥲😐

البته یه دلیل دیگه هم برای اینکه نتونستم بفعالم بود.. 

و خب.. 

نفس عمیق*

این بَده..

خیلی خب زیاد کشش نمیدم.. 😐🪐
بیا اینور بازاااااارررر فن آرتههه

برین ادامه🌸

(فن آرتش خدایی گاده😐👌🏻)

Read more

[ سه شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۱ ] [ 20:13 ] [ Elina ] [ ]
آزادی p1

سلاااااام
خب هم اکنون وضعیت چند ساعت پیش من:
- خب خب، بریم یکم فعالیت کنیم... حالااا... میکس بذارم؟
خودم: :|
- خب پس فن آرت...
خودم: تکراری نیس؟:||
- ام... تئوری سازی هم که تو عمرم نکردم... صب کن صب کن... آها چالشـ...
خودم: مثلا؟:|||
*یک ساعت بعد از خوددرگیری*
*نوشیدن آب*
- پس مینی کمیکـ..
خودم: داری؟:|
و بلا بلا بلا..
وجی: ببند اینقد بهونه سازی نکن:|
اهم اهمممممم*
شوخیدم، بلاخره ایده میگیرم قرار نیست تا آخر عمرم همین طور بمونم که
ولی خب با این داستان شروع کنم بد نیست فرزندان
با اینکه قبلاً تا پارت 4 داده بودم، حالا ادامه‌ش میدم یاع
فقط یذره متنش رو ویرایش کردم ولی داستان همونه.. یاع
 

خلاصه:

نام داستان: آزادی (freedom)
ژانر: درام، رمانتیک، کلاسیک
خلاصه: یک موسسه برای نوجوون هایی که علاقه به اختراع و ساخت و ساز دارن در قرن بیستم تاسیس شده و مرینت هم یکی از این نوجوون ها به حساب میاد؛ اون به دلیل طرح و اختراع چیز های جدیدی که درست می کنه به کارآگاه بزرگ گابریل آگرست فرستاده میشه و اونجا به پروژه های اختصاصی می پردازه...

شیپ ها: لیدی نواری، ادرینت(همه ی شیپ ها هست ولی این دوتا پررنگ تره😁)

# از _ روی _ خلاصه _ قضاوت _ نکنید😐💖

قرن بیستم هق(ماشالله تو اون زمان همه دانشمندا جمعشون جمع بوده، حالا فکرشو کنین مرینت بره آلمان با انیشتین حرف بزنه:|😂)
*با دیدن پوستر، موهای سرش میریزه*
*هدایت کردن خوانندگان به ادامه ی مطلب*

Read more

[ سه شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۱ ] [ 18:20 ] [ Elina ] [ ]
هااااااااااااااایییییییییییییییییی

از لیموزین پیاده می شود*
با عینک دودی در ورودی شرکت فن پیج را می گشاید*
پا گذاشتن روی فرش قرمز*(تخیلات سمی:|)
ورود پر نریزون*
وج: بیا پایین سرمون درد گرفت؛ تازه اون ماشینم پرایده:||
نفس عمیق*
آرام*
ریلکس*
پرااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممم 
خیلی وقت بود دیگه سر میز کارم نبودم هقT^T
*وقتی با لپ تاپ میای و نمی تونی ایموجی بذاری*
سلام سلااام همگی سلاممم
یگی، کلو اند سوزان اند خودم تبریک یاع
وای این ایموجی متحرکا...
وج: یعنی ابرو نذاشتی بچ نکن... نکن:|...
خوبین خوشین سلامتین؟ یاع
سلامت باشین عیباتنیرذمردممکهعتمهیحجمثقخئسحصوحنیخنثتبذیرئ ئزد
ایخدااا *-* 
وج: ||||:
*زدن به پیشانی*
بله بله معرفی
الینااااااااااااااااااااااااااممممممم
وج: استغفرالله:|||
سلام و درود ، بنده الینام،  آیم ادرینت شیپر
از گل پغی جون می سپاسم*-*
دیگه چی دیگه چی... واقعاً دیگه تو بیو چیز دیگه ای باید بنویسم؟
خیلی خوشحال شدم دیدم وب سراپا شده، حس قر دادن گرفتم
وج: اه اه چندشـ...
شات آپ مالفوی:/
بله خلاصه بنده بسی امید می طلبم که فعال باشم(حداقل توی وب هستم بهرحال یاع)
از فردا فعالیتم رو می شروعم(دقت فرمایید..... نگفت دقیقاً از کدوم فردا/ وجی ببند-_-)
نه خب؛ می دونم حداقل توی یک هفته باید سه پست رو بذارم
خواهرا چه جدید چه قدیم امیدوارم حال و احوالتون خوب باشه و جدیدا خوشحال میشم باهاتون آشنا شم یاع
لاو یو سیسترز
💙
*می رود تا از درد ایموجی نداشتن زجر نکشیده:|*
وقتی می‌بینی بیوت توی معرفی نویسندگان هست ولی به اسم پالنه*
پ.ن موقت:کلو بعداً یچیزی باید بهت بگم:|
😂
فعلااااً

[ یکشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۱ ] [ 18:17 ] [ Elina ] [ ]
Last posts