نگاهی به وب میندازد و آهی از ته دل میکشد و زمزمه میکند:باز هم بدقولی،بخاطر این درس های****
بگذریم...سلام بر اعضای فن پیج!باز هم برای بدقولی ببخشید،من دیگه تقریبا خوبم و اینا ولی مشکل اینا نیستن!مشکل اینه که3نفر از اقوامم فوت کردن!البته 2نفر،چون اولین سال فوت مادربزرگم بود...دختر خاله و یکی از پسر عمه هام که 7و13سالشون بود به ترتیب بر اثر بیماری کبد و برق گرفتگی فوت کردن توی دو روز😞😭و دومیش هم سابقه خراب گوشی من بود که زدن کل اینترنت شهر و خط منو قطع کردن😐نامردای.....
همین امروز یا امشب یا فردا یه پارت دیگه از داستان میزارم.
از همین الان از همه کسایی که نگران حال من بودن یه دنیا متشکرم💙💚
شاید این پارت طولانی نباشه ولی من قول میدم2یا3برابر این پارت بیشتر بنویسم
و راستی،یه خواهی ازتون دارم،یه تستMBTIدادم و شدم برونگرا،حسی،منطقی و قضاوتی هستم،میشه بگین مخففش چی میشه؟اگه بگین ممنون میشم💙💚
با نام و یاد خدا این پارت استارت می‌زنیم...
*پوستر خیلی از داستانو اسپویل می‌کنه اگه درست حدس بزنین،اصن اگه یکی کل داستانو درست گفت ۵تا فن آرت از فرد یا شیپ مورد علاقش هدیه میدم بهش😁✨☃️
"پریدن به برنامه سامسونگ و نوشتن پارت بعدی"
سلام بر اعضای فن پیج!
فکر نکنم منو تا الان بشناسید!ولی باز هم مهم نیست گایز...
اول از همه تولد وب رو تبریک میگم🤍💞حیف که نتونستم توی اون روز توی وب باشم😞واقعا نمیتونستم که توضیح میدم
مسئله بعدی درباره هیتر ها هست!
یه سوال از هیتر ها دارم،با فن پیج چه مشکلی دارین؟بگین راحت باشین،حقتونو خوردن؟بهتون فحش دادن؟چکارتون کردن؟مگه توی این مدت دیدیم که بلوط و پالن و ساغی و کلو با هم قهر کنن؟؟؟😐والا هرطوری که بهش فکر میکنم این حرف ببخشید چرت بی مصرفه!
پالن یه مدیر مهربون هست که بلوط بخاطر مسائل درسیش رفت و اونو مدیر وب کرد!درمورد هک شدن وب هم...ما فکر میکردیم که یه نفر از خودمون بود ولی اشتباه کردیم و بیشتر من شرمنده شدم...از همین جا ازش عذرخواهی میکنم❤🤍
ساغر و کلو هم گفتن که بخاطر درس هاشونه!چرا حرف در میارین از فن پیج
راستی بچه ها یه خبر مهم😂:میدونستین هکر توی دارک وبه؟😂😂اگه اینطوره منم شکارچی شونم😂پالن هم جزو باند قاچاقه😂😂😂😂😂😂😂اصن با این حرفش یه جوری به خودم لرزیدم که نگو...😂😂😂😌
داوش من اگه تو دارک وب هم باشی مهم نیست.فن پیج همیشه هست و خواهد ماند!
و به تمام عوامل جدید هم تبریک میگم❤امیدوارمبه بهترین شکل فن پیج رو کنترل کنن!
درمورد اینکه همش میگید چرا تو بیمارستانی و...
واقعیتش من کرونا نداشتم،من سرطان داشتم...سرطان کبد!من اول میخواستم پیوند کبد انجام بدم ولی..با سرما درمانی که حتی مناسب سن ما نبود تقریبا تونستم شکستش بدم!من تا جایی که تونستم توی بیمارستان هم ازش بعضی وقتا میزدم بیرون و پست میزاشتم ولی این اواخر دیگه نمیشد واقعا!من نمیخواستم کسی خبردار بشه ولی توسط پریا خانم عزیز لو رفتم😐بد خیم هم نبود ولی احتمال مرگ داشت!
ببخشید واقعا نمیخواستم نگرانتون کنم😞🤍
خب بگذریم...از این به بعد قول میدم زودتر و متن داستان هم طولانی تر بشه!
دوستون دارم،بزنیم بریم سراغ داستان🤍
برای پارت بعد4تا کامنت لازمه.
سلام بر فن پیجیان عزیز.
اومدم با پارت2مربع عشقی،ببخشید که خیلی دیر شد درگیر تیزهوشان و....بودم
از این به بعد زود به زود پارت میدم😁
امیدوارم خوشتون بیاد
با نام و یاد خدا استارت بزنیم:
سلام بر فن پیجی های عزیز"سرفه"
اومدم با پارت اول داستان مربع عشقی یا لاو اسکور😐درسته دیگه؟من انگلیسیم نابوده
این پارت یکم کوتاهه،یکم که نه خیلی کوتاهه،ولی قول میدم پارت های بعدی بیشتر باشن،خیلی بیشتر...یکم علائم کرونا دارم ببینم تستم چی میشه.
لطفا یکی این داستان رو بزاره تو موضوعات
با نام و یاد خدا بریم برای پارت1:
