…•°.... «افسانه آدرینت»....°•…
یکی بودندی، یکی نبودندی. غیر از خدا، هیچکس نبودندی. توی یه شهر زشت، یه جادوگر بَد به اسم گابیفیسنت زندگی میکرد. گابیفیسنت یه پسر خیلی خوب داشت که توی قلعه اسیرش کرده بودندی و با کلید در اتاقش قورمه سبزی درست کرده بودندی. .. پسرک فیونای دوم بود. ادرین، اون پرنسس زیبا کاری جز گریه کردن و التماس برای بیرون اومدن، نداشتندی... تا اینکه...
تا اینکه روزی از روزها، یه پرنس جذاب و تول دل برو قضیه اون گابی زشته رو فهمیدندی و اینقدر زورش اومد که نزدیک بود بترکندندندی. اون، پرنس سرزمین کریستال ها(😐) بودندی. خبر رسید که فیلمنامه رو اشتباه خوندم. نوه السا بودندی
پرنس مرینت خیلی خوشگل بودندی و تموم پرنسس های اطراف براش میمیردندندندی! اما بدبخت خیلی اهل داستان خوندن بودندی و تصمیم گرفتندی داش مشتی بازی دراورندندندنی و پرنسس رانجات دهندی. پس شمشیر شاه آرتور را برداشتندی و به آنجا رفتندی و گابیفیسنت را نفله کردندی
گابیفیسنت که عصبانی شده بود بچه بدبخت رو غل و زنجیر کرد و خواست طلسم کنندندی، اما دید پسره ارزش ندارندندی و بیخیال گردیدندی
او پسر را از خانه بیرون کردندی و فرستاد تا کلوچه را به جنگلدن ببرندندی و به مادربزرگش دهندی. جنگل هم یه گرگ زشت داشتندی! وای بدبخت شدندی
تا اینکه دوتا کیوپید عشق به اسم نیت و مارک(بسم الله. مستهجن شد:|) نامه عاشقانه ای را در پاکت وحشتناک مدرنی به او دادندی و ادرین قرمزی چنان ذوق زده شدندی که قلبش قفسه سینه اش را خورد کردندی! وای چه بد. از آن طرف فهمیدندی که پرنس جذاب به مقام پرنسس اهمیتی نداده و عاشقانه اورا دوست دارندی!
*صدای ساز و دهل*
بعد پرنس لباس ابرو مندانه تن پرنسس کرده و اورا... کار نامسلمانانه کرد و به جهنم راهی شدند. خاک بر سرشان.از آن طرف گابیفیسنت اینگونه بود که میسوخت.او عروسک خیمه شب بازی اش را از دست داده بود و بس که حرص خوردندی، مردندی.
بعد پرنس مرینت جوگیر شد اسب سفید آورد و پرنسس سابق را که ملکه شده بود روی اسب گذاشت. از آن طرف همستر های پرنده این را میخواندند:
کوچه تنگه بله دوماد قشنگه، بله
کوچه تنگه بله دوماد قشنگه بله
بقیشو یادم نمیاد
شعر کیلو، چَنه
قصه ما به سر رسید، کلافه هم بعد صد سال به خونه ش، رسید!
نریزید سرم از عمد پرنس و پرنسس رو جابه جا کردم 😂بنظرم بانمک میشد.
امیدوارم سمی شده باشید
تا دِروَدی دیگر، بِدِرود
ویرایش :واقعا کسی به کلمه نفله توجه نکرد؟